پرست کردن (وَ بَ) : واندر رضای او گه و بیگه بشعر زهد مر خلق را پرست کنم علم وحکمتش. ناصرخسرو ادامه... : واندر رضای او گه و بیگه بشعر زهد مر خلق را پرست کنم علم وحکمتش. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا
پرست کردن پرستنده کردن: (وندر رضای او گه و بیگه بشعر زهد مر خلق را پرست کنم علم و حکمتش) (ناصر خسرو) ادامه... پرستنده کردن: (وندر رضای او گه و بیگه بشعر زهد مر خلق را پرست کنم علم و حکمتش) (ناصر خسرو) تصویر پرست کردن فرهنگ لغت هوشیار